ســـــــرگــرمـــی روز

خرید انلاین -متن عاشقانه - جدیدترین جــــوک ها- پست فیس بـــوکی - دانلود اهنـــگ - تـــــــرول-مسائل جنسی

ســـــــرگــرمـــی روز

خرید انلاین -متن عاشقانه - جدیدترین جــــوک ها- پست فیس بـــوکی - دانلود اهنـــگ - تـــــــرول-مسائل جنسی

جملات،سخن ها و دیالوگ های ماندگار

 جملات،سخن ها و دیالوگ های ماندگار 

جملات،سخن ها و دیالوگ های ماندگار 3

  

 

جملات،سخن ها و دیالوگ های ماندگار

 

 

دیالوگ ماندگار یه بابایی توی یه سریال:‏
وقتی پدرم قبل از سفر میخواست باهام خداحافظی کنه و منو ببوسه خودمو به خواب زدم، پدرم هرگز برنگشت و من الان در ‏حسرت تنها یکبار دیگر دیدنش میسوزم و اشک میریزم...‏
قدر پدر ومادرتونو بدونید تا وقتی اونا رو دارید

 

جملات،سخن ها و دیالوگ های ماندگار

 

 

هاردی : فردا دم آفتاب اعداممون می کنن.‏
لورل : کاش فردا هوا ابری باشه...‏

 

جملات،سخن ها و دیالوگ های ماندگار

 


فامیل دور:‏
ما میخوایم بخوابیم بجه جیغ میزنه، یکی از رومون رد میشه، یکی خودشو از بالکن خودشو پرت میکنه پایین :)))‏

 

 

جملات،سخن ها و دیالوگ های ماندگار

 

مجری: فامیل دور بالاخره از عروسی برگشتین؟
فامیل: آقای مجری خراب شد!‏
مجری: ای بابا رفتین اونجا چی رو خراب کردین!؟
فامیل: چیزی خراب نشد،میگم خر آب شد رفت تو زمین! هرچی میگردیم پیداش نمیکنیم!‏
مجری: جیگر گم شده!؟ خب زنگ بزنین به پلیس 110!‏
فامیل: زنگ زدیم،برگشت پرسید آخرین بار خرتون رو کجا دیدین؟ من گفتم وسط مجلس! اونم گفت شمارتو میدم پیگیری کنن ‏بیان پدرتو دربیارن!‏
مجری: ای وای بدبخت شدیم!‏
فامیل: نترس آقای مجری خودم دوباره زنگ زدم بهشون درستش کردم
مجری: گفتی منظورم مجلس عروسی بود؟
فامیل: نه بابا گفتم خر ما داشت وسط مجلس سخنرانی میکرد که یه وقت اگه پیداش کردن بخاطر رقصیدن بهش گیر ندن^_^‏

 

 

جملات،سخن ها و دیالوگ های ماندگار

 


بچه های فامیل دور ننه بزرگم جمع شده بودن،
ننه داشت از قدیما میگفت!‏
که یه دفه زل زد تو چشم یکی از نوه هاش و پرسید:‏
عزیزم مگه عقد کردی؟
با تعجب جواب داد نه!‏
ننه روشو برگرند و زیر لب گفت:‏
یاد اون زمون بخیر تا کسی خونه شوهر نمی رفت نه ابروهاشو برمیداشت نه سرخاب سفیدآب میکرد...‏
بغل دستیش در گوشش گفت تا ننه نفهمیده پسری پاشو برو گمشو بیرون!‏

 

 

جملات،سخن ها و دیالوگ های ماندگار

 


‏- اشاره بکن تا آزادت کنم ...‏
‏- نه رئیس خستم ، خستم از اینکه تموم راه رو باید تنها برم ، مثل یه پرنده زیر ِ بارون
دیالوگ ماندگار از فیلم:مسیر سبز .‏

 

 

جملات،سخن ها و دیالوگ های ماندگار

 


مشاعره‌ در کلاه قرمزی:‏
فامیل دور: چی بگم؟!‏
آقای مجری: اگر در بند در ماندو نه! اون قبول نیست!‏
فامیل دور: اونو میخواستم بگم آخه! اینو میگم حالا: از در درآمدی و من از خود به در شدم...‏
پسرعمه زا: سلطان غم مادر، بی تو پسر نمی‌شود!‏
آقای مجری: نه بچه جان! یه شعر قشنگ؛ باید میم هم داشته باشه.‏
پسرعمه زا: می تو پسر نمی‌شود... خوبه؟!‏
فامیل دور: ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم...‏
آقای مجری: این دیوونم کرد از دست این دره!‏
پسرعمه زا: سلطان غم مادر!‏
ببعی: مرنجان دلم را که این مرغ وحشی، ز بامی که برخاست، مشکل نشیند، ببببعععع! عین بده...‏
پسرعمه زا: سلطان غم مادر

 

جملات،سخن ها و دیالوگ های ماندگار

 

 


فامیل دور:کاشکی شعور هم مدرک داشت تا بعضیا به هوای مدرکش هم که شده میرفتن یادش میگرفتن!!‏
همساده:اقو عی جوری که خیلی بدتر میشد .‏
آقای مجری :همساده جان چطور مگه؟
همساده :اخه عی جوری بعضیا میرفتن مدرک جعلی میخریدن، دیگه نمیشد بیشعور بودنشون رو ثابت کرد!!‏
فامیل دور:من دیگه حرفی ندارم.‏

 

 

جملات،سخن ها و دیالوگ های ماندگار

 


دیالوگ ماندگار فیلم شجاع دل
بجنگید ممکنه بمیرید، فرار کنید زنده میمونید. دست کم مدتی!‏
ولی چند سال بعد توی رختخواب هاتون میمیرید. کدوم رو انتخاب می کنید ؟

 

 

جملات،سخن ها و دیالوگ های ماندگار

 

 

آقای مجری: حالا خودتون رو رها کنید!‏
فامیل دور: چی کار کنیم؟
آقای مجری: رها کنید!‏
کلاه‌قرمزی: آقای مجری، می‌خوای ضبط رو روشن کن خودمون رو رها کنیم!‏
کلاه‌قرمزی: آقای مجری! منم دیکسم می‌گیره!‏
پسرعمه‌زا: الان سی‌دی منم می‌گیرَه!‏
آقای مجری: خب، حالا دیگه خودتون رو رها کنید!‏
پسرعمه‌زا: آقای مجری! من بَرَم دستشویی؟
آقای مجری: برو!‏
پسرعمه‌زا: ها، اونجا خوبَه!‏
فامیل دور: منم همین‌جا دراز می‌کشم!‏
آقای مجری: اینجا چرا؟
فامیل دور: دیگه همین‌جا خودمو رها کردم!‏

 

 

جملات،سخن ها و دیالوگ های ماندگار

 دلگرم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد