اندر روایات "داستان فحش عمه"

 اندر روایات "داستان فحش عمه" !

اندر روایات نقل شده است که روزی  "هالو ابو سیریش"  بسیار مسرور بودی و با همگان شوخی بنمودی  تا جایی که شوخی از حد بگذشت و همگان فریاد بر آوردند که "هالو ابو سیریش" مردم آزار است!!!
عده ی فحش نثار روحش بکردند و عده ی دیگر وی را نادان بخواندند و فحش را جایز نمیدانستند ..!!

اندر روایات آورده اند که ،  شخصی بد طینت  خاندان "هالو ابو سیریش"را به خوبی میشناخت  و از آنجایی که خصومت شخصی با خاندان ایشان بداشت  فریاد برآورد که ای مردمان گوش فرا دهید تا علت آنچه بر شما آمده را بازگو کنم......
همگان بگوش شدند و شخص بگفت:

" همانا این مرد ("هالو ابو سیریش") ادب از پدر یاد بگرفته پس مقصر تمامی کارها و مردم آزاری هایش بر عهده پدرش میباشد!! هنوز سخنش به پایان نرسیده بود که .......
همگان بگفتند که : " آری درست است "
پس پدر ایشان ("هالو ابو سیریش") را با فحش مذین بنمودند!!!!
باز شخص بد طینت فریاد برآورد که : " اندکی درنگ کنید "

همگان به گوش شدند و شخص بگفت:
" همانا پدرشان نیز ادب از خواهرش یاد بگرفته ، پس مقصر همه این قضایا  >>عمه <<  ایشان می باشد"
این را نیز همه ی  مردمان  بپذیرفتد و شروع به فحش به " عمه ی " ایشان بکردند...
 نقل شده است که از آن روزگاران به بعد بود که " عمه " ایشان  سوژه فحش بشد.
و آنقدر فحش عمه محبوب بشد که از آن پس ما شاهد رشد روز افزون این فحش در سرتاسر گیتی هستیم...

اندر روایات نقل شده است که :
"کودکان خود را درست تربیت کنید تا به عمه یشان فحشی نثار نشود..."

 دلگرم