ســـــــرگــرمـــی روز

خرید انلاین -متن عاشقانه - جدیدترین جــــوک ها- پست فیس بـــوکی - دانلود اهنـــگ - تـــــــرول-مسائل جنسی

ســـــــرگــرمـــی روز

خرید انلاین -متن عاشقانه - جدیدترین جــــوک ها- پست فیس بـــوکی - دانلود اهنـــگ - تـــــــرول-مسائل جنسی

شعرهای عاشقانه...



بزودی بخش شعرهای عاشقانه راه اندازی خواهد شد...

راه اندازی شد


راه اندازی شد


آه ای مرد که لبهای مرا

از شرار بوسه ها سوزانده ای


هیچ در عمق دو چشم خامشم

راز این دیوانگی را خوانده ای؟


هیچ میدانی که من در قلب خویش

نقشی از عشق تو پنهان داشتم؟


هیچ میدانی کز این عشق نهان

آتشی سوزنده بر جان داشتم؟


گفته اند آن زن زنی دیوانه است

کز لبانش بوسه آسان می دهد


آری اما بوسه از لبهای تو

بر لبان مرده ام جان میدهد


هرگزم در سر نباشد فکر نام

این منم کاینسان تو را جویم به کام


خلوتی میخواهم و آغوش تو

خلوتی میخواهم ولبهای جام


فرصتی تا بر تو دور از چشم غیر

ساغری از باده هستی دهم


بستری میخواهم از گلهای سرخ

تا در آن یک شب تو را مستی دهم


آه ای مردی که لبهای مرا

از شرار بوسه ها سوزانده ای


این کتابی بی سرانجامست و تو

صفحه کوتاهی از آن خوانده ای


(فروغ فرخزاد)


ما چون دو دریچه روبروی هم

آگاه زهر بگو مگوی هم


هر روز سلام و پرسش و خنده

هر روز قرار روز آینده


عمر آینه بهشت، اما…آه

بیش از شب و روز تیر و دی کوتاه


اکنون دل من شکسته و خسته ست      

زیرا یکی از دریچه ها بسته ست       


   

نه مهر فسون، نه ماه جادو کرد               


(مهدی اخوان ثالث)            



    

لالا لالا  گل زیره

بابا دستاش به زنجیره

میگه هرگز نگو دیره

که هر روز، روز تقدیره

 

 

لالا لالا گل گندم

چی اومد بر سر مردم

میون آتش افتادیم

شدیم از روی دنیا گم

 

 

لالا لالا بد آوردیم

به نام زندگی مردیم

خیانت شکل یاری شد

زیاران پشت پا خوردیم

 

 

لالا لالا گل لاله

حریم عشق پاماله

سیاهی رنگ هر سفره

سر هفت سین هر ساله

 

 

به نام عشق وآزادی

غم این خلق می خوردند

ولی با دست خود ما را

به قربانگاه می بردند

 

 

کجایند آن همه دلسوز

در این هنگامه ی ماتم

که رفتند و رها کردند

من و ما را به حال هم

 

 

لالا لالا گل مریم

شکسته حرمت آدم

شدیم آواره ی عالم

چرا تشنه به خون هم

 

 

رهایی ریشه ی ما بود

همه اندیشه ی ما بود

ولی در آن روی سکه

تبر بر ریشه ی ما بود

 

 

گل و گلدون و گلخونه

شده امروز یه ویرونه

سر فواره ها خونه

ببین مردن چه آسونه



لحظه ی دیدار نزدیک است

باز من دیوانه هستم


باز می لرزد دلم دستم

باز گویی در هوای دیگری هستم


های مپریشی هوای زلفکم را باد

های مخراشی به غفلت گونه ام را تیغ


آبرویم را نریزی دل

لحظه ی دیدار نزدیک است


(م.امید)


 زرد و نیلی و بنفش

سبز و آبی و کبود


با بنفشه ها نشسته ام

سالهای سال


صیحهای زود

در کنار چشمه سحر


سر نهاده روی شانه های یکدگر 

 گیسوان خیس شان به دست باد


چهره ها نهفته در پناه سایه های شرم

رنگ ها شکفته در زلال عطرهای گرم


می ترواد از سکوت دلپذیرشان

بهترین ترانه


بهترین سرود

مخمل نگاه این بنفشه ها


می برد مرا سبک تر از نسیم

از بنفشه زار باغچه


تا بنفشه زار چشم تو که رسته در کنار هم

زرد و نیلی و بنفش


سبز و آبی و کبود

با همان سکوت شرمگین


با همان ترانه ها و عطرها

بهترین هر چه بود و هست


بهترین هر چه هست و بود

در بنفشه زار چشم تو


من ز بهترین بهشت ها گذشته ام

من به بهترین بهار ها رسیده ام


ای غم تو همزبان بهترین دقایق حیات من

لحظه های هستی من از تو پر شده ست

آه

در تمام روز

در تمام شب

در تمام هفته

در تمام ماه

در فضای خانه کوچه راه

در هوا زمین درخت سبزه آب

در خطوط درهم کتاب

در دیار نیلگون خواب

ای جدایی تو بهترین بهانه گریستن

بی تو من به اوج حسرتی نگفتنی رسیده ام

ای نوازش تو بهترین امید زیستن

در کنار تو

من ز اوج لذتی نگفتنی گذشته ام 

 در بنفشه زار چشم تو

برگهای زرد و نیلی و بنفش

عطرهای سبز و آبی و کبود

نغمه های ناشنیده ساز می کنند

بهتر از تمام نغمه ها و سازها

روی مخمل لطیف گونه هات

غنچه های رنگ رنگ ناز

برگهای تازه تازه باز می کنند

بهتر از تمام رنگ ها و رازها

خوب خوب نازنین من

نام تو مرا همیشه مست می کند بهتر از شراب

بهتر از تمام شعرهای ناب

نام تو اگر چه بهترین سرود زندگی است

من ترا به خلوت خدایی خیال خود

بهترین بهترین من خطاب میکنم

بهترین بهترین من   
(  فریدون مشیری )

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد